چارقد

من از آن روز که در بند توام آزادم

چارقد

من از آن روز که در بند توام آزادم

درباره بلاگ

می نویسم...
از اصلی که می ترسم
در سال های نه چندان دور
در یکی از موزه های شهرم
شاهدش باشم...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیاه» ثبت شده است

۲۵ بهمن ۹۲ ، ۰۶:۵۸

افکار عهد عتیق

تحمل سختی حجاب برای راحتی زندگی تو!


داشتم سجاده آماده می کردم برای نماز، همین که چادر مشکی ام را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم گفت: این همه خودت را بقچه پیچ می کنی که چی؟

بر گشتم به سمت صدا، دختری را دیدم که در گوشه ی نمازخانه نشسته بود.

پرسیدم: با من بودی؟

گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمی شوی با این پارچه ی دراز دور و برت؟ خسته نمی شوی از رنگ همیشه سیاهش؟

sajjad shakib
۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۴۲

یک رنگی

یک رنگ


می رود بیرون سراپایش سیاه

ســد محکم بهر طوفان نگاه

مدرسه،مسجد،نمی دانم کجا

هیبتش تنها بسان یک سپاه


سجاد شکیب

sajjad shakib