چارقد

من از آن روز که در بند توام آزادم

چارقد

من از آن روز که در بند توام آزادم

درباره بلاگ

می نویسم...
از اصلی که می ترسم
در سال های نه چندان دور
در یکی از موزه های شهرم
شاهدش باشم...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
۱۱ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۳۸

سلیقه مردها

...

خواهرم،

با حجابت!

سلیقه مردها را عوض نکن...

چشم هایشان را به چشم چرانی عادت نده!

یکی از همین"مردها"فردا می شود:

همســـــرت!

...


sajjad shakib
۱۱ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۳۵

لمس نگاه

...

خواهر کم حجابم

یادت باشد!


نگاه های هر هرزه ای لیاقت لمس

فراز و فرودهای بدنت را ندارد...

نگاه ها لمس می کنند!


یادت باشد...

...

sajjad shakib
۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۲۸

فقط سر!


چادر سر می کند...

چادر سر می کند...

چادر سر می کند...

فقط سر می کند...

فقط روی سر...

فقط سر...

سر...
.
.
.
.
.
لطفا چادر را بپوشید!

sajjad shakib
۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۱۰

لیبرال دموکراسی!


برای آنان که غربی فکر می کنند!

غربی زندگی می کنند!

غربی حرف می زنند!

غربی می پوشند!

.

.

.

خواهرم آنجا لیبرال دموکراسی حکومت می کند

در یک جمله یعنی منع آزادی دیگران ممنوع!!!

.

.

.

خواهرم!

آزادی چشم هایم را گرفته ای!

با آن حجاب بی حجابت!

.

.

مگر غربی فکر نمی کنی؟!

غربی فکر کن...


sajjad shakib
۱۵ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۹

حراج!

...

موهای رنگ شده!

انگشت های لاک زده!

مانتوی جلو باز برای بهتر دیده شدنه...

ساپورت نازک رنگ پا!

عمل جراحی بینی و گونه و...

آرایش چند ساعته مقابل آیینه!

؟؟؟

.

.

.

.

خواهشا نگاهش کنید!

دیگر چیزی برای به حراج گذاشتن ندارد...

...


sajjad shakib
۱۵ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۳

دخترها!

...

اندر این شهر سراسر گرما

اه چه ارزان شده اند دخترها!

...

sajjad shakib
۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۴۷

ازدواج!

...

خانم!

از دو چیزت خوششان آید:


چهره و اندام و...


یا


شخصیت و اخلاق و...

...

تا مورد اول را پنهان نکنی مورد دوم را کسی نمی بیند...


به راحتی می توانی باور نکنی!

چند روز بعد از ازدواج فهمش راحت می شود!

...

sajjad shakib
۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۴:۰۵

غیرت عباسی!


...

به خدا زنده کند بار دگر در دنیا

چادر زینبی ات غیرت عباسی را

...

sajjad shakib
۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۴:۰۳

علم چادرها!


...
خواهرم حوصله کن داغی این دوران را؛
دین ما تحت لوای علم چادر هاست
...




sajjad shakib
۲۲ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۳۴

پاشنه بلند!

...

ساعت ها در بازار قدم می زد...

آخرش هم دست خالی به منزل می آمد!

.

.

.

 اما در هر صورت پیدا می کرد،

کفشی که صدای پاشنه اش را نامحرم نشنود...

...

sajjad shakib